یا علی

چراعلی علیه السلام تنهاست ؟

کاش جواب بهتری برای آن پیدا می کردم ، همه وجودم به دنبال توست ، تمام وجودم تو را می طلبد  شنیده بودم که قبل از معرفت محبت جا نمی گیرد  اما توبدون معرفت در قلبم حضور یافتی  سخن گفتن از تو سخت است . تو در خانه کعبه متولد شدی ،  تو همسر فاطمه ای این را نیز می دانم . به دنبال صفای دل تو وتنهایی تو در بین دوستان گشتم ،تورا به هنگام تدفین پیامبر (ص) دیدم ، بر تو چه گذشت هنگام سیلی خوردن همسرت؟

از درک مظلومیت تو عاجزم ، آن زمان که فاطمه را غسل داده وحسنین را صدا زدی . بر تو چه گذشت آن هنگام که او را به خاک سپردی ؟ او را سالم بدست آورده بودی  وبا ، بال  وپر خونین به خاک سپردی . به دنبالت می آیم تا فلسفه تنهائیت را در یابم  می خواهم در تو غرق شوم وخود هیچ شوم . تو می دانستی جگر حسنت  چگونه پاره می شود ، تو می دانستی که چگونه زینبت را اسیر می کنند،چگونه مرگ برای توشیرین است ؟ راستی تو کیستی  دردهای تو فراوان ، اما شنونده نبود  تا برای گفتن تنهائیت  ومصیبتت دهان می گشودی شنونده از درد جان می داد . برتو چه گذشت آن هنگام که پیکر یاس خونین را در تاریکی شب به دل خاک سپردی ، برتو چه گذشت چگونه سپری کردی هنگامی که خانه فاطمه ات را آتش زدند وخاکستر کردند او که آیه تطهیر در باره اش نازل شده بود ، من همیشه دنبال بی ظرفیتی بودم ، همیشه به دنبال یافتن فلسفه تنهائیت بوده ام  که چرا تو را تنها گذاردند ؟

یا علی در آن هنگامه تاریکی ، در تنهایی قبر تو دستم را بگیر  ویاریمان کن که در مانده ام ، با نهایت شرمندگی ، با دستهای کوتاه  به دامن بلندت متوسل شده ام  ، امام عصر (عج) نماز ناتمامت را با جاء الحق  به پایان خواهد رساند ، تورا به جان فاطمه محبوبت  وحسن کریمت وحسین عزیزت  در این وادی مرا تنها مگذار .

ای عزیز به عشق  شما وفرزندان عزیزت به این کلاس درس آمده ام  مرا رها نکنید

امام حسین (ع)

حسرت امواج دریاها در روز عاشورا

آب شرمنده شد از غیرت سقای حسین

آسمان سرخ شد از خشکی لبهای حسین

بوسه می زد ز شرف خاک به پاهای حسین

اشک می ریخت فرات در غم زهرای حسین

از چاه آب پرسیدند بزرگترین افتخارت در این دنیای خاکی چیست؟  جواب داد چه افتخاری بزرگتر از این که سنگ صبور حضرت علی بن ابی طالب بوده ام که هر وقت دلش می گرفت به سراغم می آمد و در حالیکه زیباترین قطرات اشک عالم از چشمان گهربارش می ریخت ، با من از دردهایش سخن می گفت  .در جهان امروزی بشر یقین یافته است که تمام ذرات این عالم حتی جمادات دارای درک و شعورند لکن اگر انسان دیده حق بین و ملکوتی ندارد و پرده های حجاب دنیوی مانعی در برابر چشمان انسانها ایجاد نموده و بشر را از درک واقعیت نظم زیبای الهی در جهان محروم کرده است این حجاب نمی تواند  اندکی از عظمت وجود ی حس درک و فهم بین همه موجودات این عالم کم کند چرا که قرآن کریم به صراحت می فرماید که آسمانهای هفتگانه ،زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح خدا می گویند ولی بشر بیشتر این تسبیح را نمی فهمد و قرآن باز می فرماید که سنگها نیز فهم و درکشان به حدی است که از عظمت پروردگار خویش خائف و هراسانند .همه علما ،عرفا  و دانشمندان معتقدند که کل کیهان سیستمی با شعور است و تمامی اجزایش طبق گفته قرآن ذکر خداوند می گویند اما این شعورشان قایم به ذاتشان نیست بلکه از خداوند دارند واراده خداوند می تواند روند طبیعت را دگرگون کند .خداوند در قرآن می فرماید که او زمان چنین اتفاقی را تعیین می کند هرچند عده ای از دانشمندان تصور می کنند که طبیعت خودش زمان تخریبش  را تعیین می کند . امروزه در کشورهای کاملا پیشرفته  مردم باور کرده اند که گلها و گیاهان با نوازش بشر شادابتر و شکوفاتر می شوند وموسقیی نیز در رشد آنها تاثیر می گذارد و این نشانگر آن است که حتی چاه نیز آنقدر درک دارد که از مصاحبت مولا علی (ع) بیشترین لذت را می برد و از غمهای او به حدی غمگین می شود که وقتی علی (ع) به شهادت می رسد چاه نیز از غصه او خشک می شود و نبودن را بر بودن ترجیح می دهد.در روایات متعددی آمده است که وقتی حضرت سیدالشهدا به شهادت رسید آسمان گریست و خون بارید ،خورشید شفق گون شد و عالم وجود چهره عزادار به خود گرفت، خاک بر پاهای امام و یارانش بوسه ها زد، انس و جن ،پرندگان و حیوانات بر حسین بن علی (ع) گریستند.

در حادثه کربلا ،آب و عطش لازم و ملزوم یکدیگرند .آبی که بقای تمامی موجودات جهان وابسته به آن است در کربلا ، توسط سپاه اموی به روی یاران و فرزندان حسین بسته  می شود و این باعث تشنگی کودکان و یاران و اهل بیت مظلوم  امام می گردد.این کار آنقدر با شرافت انسانی مغایر بود که حتی درندگان و پرندگان به حال حسین گریستندو یزید را به لعن و نفرین ابدی مبتلا ساختند.گویند که در آن روز :

بسیار گریست تا که بی تاب شد، آب

خون ریخت ز دیدگان و خوناب شد، آب

از شدت تشنه کامی ات ،ای سقا

آن روز ز شرم روی تو آب شد ، آب

بستن آب به روی کودکان حسین ، دریاها را به تلاطم واداشت .عده ای معتقدند که یکی از زیباترین و در عین حال شگفت انگیزترین اتفاقات جهان در روز عاشورا تلاطم بیش از حد امواج دریاها بوده است که با فشار آوردن بر سنگ صخره های سواحل می خواستند خود را به کربلا برسانندتا حسین و یارانش را سیراب کنند و از طرفی دشمنان امام را با قدرت خدادادی خود تار و مار نمایند اما چون اراده خداوند بر این بود که قیام امام حسین باعث :

1)  رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی

2) بیداری روح مبارزه در مردم

3)فرو ریختن ترسها و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم

4)قطع نفوذ بنی امیه بر افکار مردم

5) امر به معروف و نهی از منکر

6) الهام بخش شدن نهضت عاشورا به همه نهضت های رهایی بخش و حرکت های انقلابی تاریخ

7) تبدیل شدن کربلا به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت برای نسل های انقلابی شیعه

8) به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغی و سازندگی در طول تاریخ بر محور شخصیت سیدالشهدا (ع)

گردد خداوند مانع حرکت دریاها به سوی دشت کربلا گردیداما از آن زمان امواج دریاها سمبل تاختن و خروش و عصیان بر سنگ صخره های طاغوتیان و یزیدیان شد و امواج دریاها و خروش آنها بر ساحل نماد سیلی زدن بر صورت کوفیان و آنهایی بود که حق را یاری نکردند و در ادای تکلیف خود کوتاهی نمودند و باعث اشاعه ظلم و ستم و تبعیض و گناه در سراسر جهان گردیدند.کوفیان نامسلمان بی شرمانه به غارت خیمه ها پرداختند و این در حالی بود که مسیحیان در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین (ع) ناقوس نواختند .  در هر کجا که از واقعه عاشورا صحبت شد مردم بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن و نفرین کردند. در آن روز  اگر دریا با آن همه خروش و طغیانش و با آن همه موج های عظیم و ویرانگرش از رسیدن به کربلا برای یاری حسین باز ماند بسیار گریست و حسرت کمک رسانی  به امام حسین (ع) برای همیشه در دل امواج ماند  ولی  وقتی در مورد فداکاری امام حسین (ع)اندیشه کرد آرام گرفت و  منشا خیر و برکت گردید و این خصیصه نیکو را از حادثه کربلا آموخت:

عالم همه قطره اند و دریا ست حسین

عالم همه بنده اند و مولاست حسین

ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش

از بس که کرم دارد و آقاست حسین

امام حسین در کربلا از دو مصیبت بزرگ دلشکسته شد از دوستانی که عهد بشکستند و از دشمنان دیو سرشتی  که حتی برتشنگی کودکان رحم ننمودند:

دوستانش بی مروت ،دشمنانش بی امان

با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

………

می برد تا کربلا هفتادو دو ذبح عظیم

بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین

خیانت کوفیان به امام حسین نوعی احساس گناه و شرمساری را در جامعه آن زمان پدید آورد که بخاطر یاری نکردن حق وجدان آنها را معذب می کرد و این خود باعث بوجود آمدن مکتب جدید اخلاقی و انسانی با تکیه بر ارزشهای عاشورایی و حسینی در میان مسلمانان گردید که همیشه با بزرگداشت یاد و نام حسین سعی کنند که با سپردن  خودبه  دریای بیکران فضائل خداوندی  ،زشتی ها و پلیدی های درونی خود را پاک کنند و مصلحت خواهی ها و منفعت طلبی های فردی را قربانی عدالت ،  آسایش و آرامش جامعه در جهت اجرای دستورات خداوند نمایند .

پیام عاشورا برای همه مسلمانان حفظ عزت ،آزادگی ،مقابله با ظلم و ستم و داشتن روحی بلند و ایمانی والاتر از گستردگی دریاها در مقابل بی عدالتی های موجود در جوامع است .امام حسین (ع) مسلمانان را به دوری جستن  از ذلت و پستی و همسو نشدن با حاکمان فاسد و ترجیح مرگ با عزت به زندگی در ذلت  برای حفظ شرف و افتخار جامعه اسلامی و ترویج جهاد و مبارزه برای پا بر جا نگه داشتن اصول دین اسلام و حفظ و حراست از ارزشهای فردی و اجتماعی انسانها در سراسر دنیارا ترغیب می کند .هیچ مسلمانی حق ندارد خود را ملعبه دست قدرت هایی کند که می خواهند آیین خداوندی را در جهان به بازی گرفته و یا آنرا کم رنگ تر کنند هر چند که خداوند نگهدار دین و آیین خود در جهان است و غدر و مکر کافران را به خودشان بر می گرداند لکن هر مسلمانی باید توانایی های خود را از درون بشناسد و در محکم تر کردن صلابت و استواری مسلمانان در سراسر جهان کوشا باشد و آنها را از خواری و خفت و ضعف بر حذر داردچرا که شکوه اسلام و مسلمانان در حفظ و گسترش ارزشهای والای اسلامی است و بداند که تا وقتی مسلمانی بخواهد عزت و بزرگی را گدایی کند و به دروغ خود را بزرگ شمارد از اصل وجودی خویش دور خواهد ماند .درک و دریافت خودی به معنای ساکن شدن در دنیای واقعی خویشتن است .انسان می تواند خودش را بجای موجود دیگری بگذارد و خود کاذبی بجای خود واقعی بنشاند و دنیایی به گرد خود بسازد که در آن عمری را با غرور و سرور به سر برد ، در حالی که آن که در آن دنیا زندگی می کند خود او نیست ، گر چه او تصور می کند خود اوست .امام حسین مسلمانان را از حقارت و پستی این نوع زندگی آگاه می سازد و مرگ با عزت را بهتر از زندگی کذایی با ذلت می داند.

یارب از دلهای ما شور و محبت رامگیر

این توکل این توسل این ارادت را مگیر

هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت

هر چه میخواهی بگیر ،عشق حسین  از ما مگیر.

انشاالله در پناه امام حسین همیشه زندگی باعزتی داشته باشیم.

منابع:

1-  فرهنگ عاشورا

2-  آغاز و پایان جهان در قرآن کریم/دکتر سلامه عبدالهادی/ترجمه احسان اشرفی

3- زمانه با تو نسازد، تو با زمانه ستیز/روزنامه جام جم/29 تیر 85 /محمد گل صنملو

التماس دعا

خدایا

 

خدایا کمکم کن

 

الهی

 

چه شیرین است انتظار ، انتظار از جنس عصر جمعه ها

 

شهدا

امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می کرد عقب. توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله»

راوی: جواد علی گلی- همرزم شهید

مشخصات روحانی شهید:

نام و نام خانوادگی: محسن آقاخانی

تولد: 4/6/1347 - تهران

شهادت: کربلای 5 – شلمچه

محل دفن: بهشت زهرا(س) قطعه29

 

 

 

1 2 4 6